کد مطلب:314298 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:190

سقا یا ساقی تشتگان کربلا
«سقا» یا «ساقی تشتگان كربلا»، از دیگر لقب های قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام می باشد. و روایت های مختلف در این باره اتفاق نظر دارند. البته سقا بودن و آب رساندن، در این خاندان تازگی ندارد، خداوند برای عبدالمطلب چشمه ای از زمین سخت بر جوشاند، برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در سوق ذی المجاز چشمه ای برجوشید، بر راه امیرمؤمنان علی علیه السلام به صفین چشمه ای آشكار گشت، برای امام حسین علیه السلام در كربلا چشمه ای از زمین جوشید، و حضرت عباس علیه السلام نیز آب رسان و آب آور بود. ابن عساكر در «تاریخ دمشق» (ج 7، ص 347) روایتی از طریق جابر آورده و این روایت به صراحت بر ساقی بودن این خاندان دلالت دارد و برای هر كس كه عناد و خیره سری واگذاشته باشد یك نص است. در آنجا آمده است:

«سالی مدینه گرفتار قحطی و بی آبی شده بود. در آن سال سه بار از خدا باران طلبیدند و باران نیامد. پس عمر گفت: من به چه چیزی از خداوند باران خواهم خواست كه خواسته مان را برآورد و بر ما باران فرستد. پس مردم را بر آن داشت خداوند را به علی، به حسن و به حسین علیهم السلام بخوانند.

آن گاه در پی بنی هاشم فرستاد كه وضو سازید و جامه ی پاك بر تن كنید. سپس نزد عباس [1] رفت و بر در خانه اش كوبید. چون بنی هاشم نزد او گرد آمدند بر آنان عطر مالید، سپس عباس بیرون آمد، در حالی كه علی علیه السلام



[ صفحه 154]



پیشاپیش او، امام حسن علیه السلام بر جانب راست او و امام حسین علیه السلام بر جانب چپ او بود و بنی هاشم در پی او روان بودند. عباس علیه السلام در این هنگام به عمر گفت: كسی از غیر ما خاندان با ما همراه مكن، پس به جایگاه نماز آمد و ایستاد. خدای را سپاس و ستایش كرد و آن گاه گفت: خداوندا! تو خود بی آنكه از ما نظر بخواهی ما را آفریدی. تو خود می دانی چه می كنیم اما این دانستنت تو را از روزی دادنمان بازنداشت.

خداوندا! همان گونه كه در آغاز خلقت بر ما فضل و لطف روا داشتی، اینجا نیز بر من لطف كن. راوی می گوید: هنوز این طلب باران به پایان نرسیده بود كه در آسمان ابری آشكار شد و هنوز به خانه های خود نرسیده بودیم كه بارانی سخت فروبارید. در این هنگام عباس گفت: من فرزند آن كسی ام كه به مردمان آب می رساند. او این سخن را پنج بار تكرار كرد».

به هر روی، سقایت و آب رساندن از دیرباز از آن خاندان بنی هاشم بوده و عباس بن علی علیهماالسلام نیز فرزند همین پاكان است. شیخ محسن ابوالحب (متوفای 1305 هـ.ق) در بیت شعری می گوید:



اذا كان ساقی الحوض فی الحشر حیدر

فساقی عطاشا كربلاء ابوالفضل



«اگر ساقی حوض كوثر در فردای قیامت حیدر است، سقای تشنگان كربلا ابوالفضل است».

بر خلاف آنچه برخی مقتل نویسان نوشته و آب آوردن عباس علیه السلام در كربلا را یك بار دانسته اند، او سه بار برای تشنگان خیمه گاه ابا عبدالله علیه السلام آب آورد. [2] .

در كتاب های مقتل آورده اند كه: حضرت عباس علیه السلام به شریعه رسید، دست به زیر آب برد، دو مشتی پر آب كرد تا بخورد. ناگاه تشنگی امام حسین علیه السلام و فرزند شیرخواره و دیگر مردان و زنان و كودكان را به یاد آورد، آب بر روی ریخت، مشك را پر آب كرد و راهی خیمه ها شد. در راه دشمنان كمین داشتند. آنان



[ صفحه 155]



به سوی حضرت عباس علیه السلام تیر می افكندند و در این میان تیری به مشك رسید. حضرت عباس علیه السلام با مهاجمان به سختی پیكار كرد تا آنكه دست راستش را از تن جدا شد. با دست چپ شمشیر زد اما دست چپ او را نیز بریدند. دشمنان او را از هر سوی در میان گرفتند و از اسب بر زمین افتاد و در خون خویش غلتید. [3] .


[1] منظور از عباس در اين روايت عباس بن عبدالمطلب عموي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است نه عباس بن علي. گفتني است مؤلف كتاب در اينجا متني مي آورد و آن راسخن صدوق در من لا يحضره الفقيه مي داند، در حالي كه آنچه صدوق در اين كتاب آورده، روايتي از ابن عباس است كه در آن مي گويد: عمر بن خطاب هنگامي كهراهي طلب باران شد به سراغ عباس رفت و به او گفت: برخيز و خدايت را بخوان و از او باران بخواه. هم در اين هنگام گفت: «خداوندا! به عموي پيامبرت به تو توسل مي جوييم». رجوع كنيد به من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 538، ح 1505.

[2] بطل العلقمي، ج 2، ص 44.

[3] كربلا و حرم هاي مطهر، ص 252 - 251، سلمان هادي آل طعمه، ترجمه ي حسين صابري چاپ پاييز 1378 هـ.ش.